به وبلاگ دختر مهربان خیلی خیلی خوش آمدید

نوروز در تاریخ
نویسنده :
سیده زینب
تاریخ :
پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:,
زمان :
11:49


نوروز در تاريخ

دانش ما از آغاز جشن گرفتن نوروز بسيار محدود است. مدارک نوشتاری در تاريخ ايران، تا قبل از قرن اول بعد از ميلاد ذکری از نوروز نمی کنند. هرچند که بسياری از محققان بر اين عقيده هستند که يکی از دلايل ساختمان مجموعه پارسه (تخت جمشيد)، جشن گرفتن نوروز و بارعام نوروزی شاهنشاهان هخامنشی بوده، اما نبود هيچگونه نشانه ای از وقوع اين مراسم در دوران هخامنشی، برای بعضی از دانشمندان اين سوال را پيش آورده که آيا نوروز در دوران باستانی به عنوان يک مراسم دولتی جشن گرفته می شده يا نه؟

نخستين برخورد ما با نوروز در مدارک تاريخی به سلطنت ولاش اول اشکانی (78-51 پ م) باز می گردد. ولاش اول را عموما" پايه گذار بسياری از مراسم ايرانی از جمله سده می دانند و نوشته شدن قسمتهايی از اوستا را نيز به دوران او نسبت می دهند. متاسفانه کمبود مدارک کامل ما را از تحقيق لازم در مورد جزئيات برگزاری نوروز در دوران اشکانی محروم می کند.

برعکس، از مراسم نوروز در دوران ساسانی(650-224 پ م) اطلاعات جامعی در دست داريم. کتيبه های ساسانی، پند نامه ها و ديگر قطعه های ادبيات ايرانی ميانه، از برگزاری جشن سال نو در دربار ساسانی صحبت می کنند. مراسم بار نوروزی که در آن شاهنشاه برای تمام اعضای دولت و نمايندگان ملت، بارعام ترتيب می داد، از بازمانده های مراسم ساسانی است.

مراسم بارعام شاهانه در دوران بعد از اسلام نيز باقی ماند و تمام شاهان ايران، حتی پادشاهانی که از اصل غير ايرانی ميامدند (مانند سلاطين غز و مغول) نيز دربار خود را برای برگزاری رسوم ايرانی و از جمله نوروز آماده می کردند. در دربار خلفای عباسی که از بسياری جهات خود را ادامه شاهنشاهان ساسانی می دانستند، نوروز از مهمترين جشنهای سال بود و بار نوروزی با تمام جلال و شکوه آن انجام می گرفت.

با وجود داشتن مدارک مورد اطمينان در مورد جشن گرفته شدن نوروز در دوران ساسانی، دليلی در دست نداريم که نوروز را جشنی با گذشته بسيار قديميتر از دوران ساسانی فرض نکنيم. بسياری از جشنهای مهم جهان در ابتدا تنها بوسيله مردم عامی برگزار می شدند و جزو برنامه های سلطنتی حساب نمی گشتند. قديمی بودن و دست نخوردن مراسم نوروز می تواند گواهی از اين باشد که اين جشن مدتها قبل از اينکه پادشاهان ساسانی (و شايد اشکانی) آنرا تبديل به جشنی رسمی کنند، وجود داشته و مانند امروز، بوسيله همه مردم ايران جشن گرفته می شده



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->


رسومات سیزده بدر یا روز طبیعت
نویسنده :
سیده زینب
تاریخ :
پنج شنبه 1 فروردين 1392برچسب:,
زمان :
11:30


رسومات سیزده بدر یا روز طبیعت

از آداب و رسوم روز سیزده بدر ، میتوان به سبزه گره زدن ، سبزه نوروزی را به دامن طبیعت سپردن و ماهی های نوروزی را در آبهای روان رها نمودن، اشاره کرد.

گره زدن سبزه در روز سیزده بدر از جمله رسومی بود که تقریبا تمام زنان و دختران، به خصوص دختران دم بخت و خانه مانده را در بر میگرفت و به این شکل انجام میشد که باید دو ساقه سبزه را به هم هفت گره بزنند و نیت بکنند تا حاجتشان روا شود. به همین دلیل در اولین فرصت به میان سبزه ها رفته، دو ساقه آنرا در دست میگرفتند و با خواندن اشعاری، نیت خود را بر زبان می آوردند. در ابتدا واجب بود بگویند "سبزی تو از من- زردی من از تو" و بعد مناسب با حاجت خود اشعاری را زمزمه میکردند که مشهورترین آنها این بود "سیزده بدر/ سال دگر/ خونه شوهر/ بچه به بغل" خلاصه، با هر گره نیتی کرده و بزرگترین دلهره آنها این بود که مبادا ساقه نازک سبزه پاره شود و حاجتشان روا نشود.

بسیاری از مراسمی که در جشن سیزده در ایران برگزار می‌شود ، معانی اساطیری و تمثیلی دارد. شادی و خنده به معنای فرو ریختن پلیدی و اندیشه‌های تیره ؛ مهربانی و روبوسی ، نماد آشتی و استحکام دوستی و پاکیزگی از دشمنی و عداوت ؛ به آب افکندن سبزه‌های هفت سین به آب رونده نماد فدیه به ایزد بانوی آب (آناهیتا) ؛ خوردن غذا در دشت نماد فدیه‌ی گوسفند بریان ؛ گره زدن سبزه برای باز شدن بخت ، تمثیلی از پیوند زن و مرد و ادامه‌ی نسل است.

از رسم‌های دیگر جشن سیزده بدر که در گذشته بسیار معمول بوده ، شرکت در مسابقات بُرد و باختی به ویژه اسب دوانی است که یاد آور نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی است.

از دیگر رسم ‌های شوخی آمیز روز سیزده که مشخص نیست نخست از کجا آغاز شده، دروغ روز سیزده است. چنان که اروپاییان نیز روز اول آوریل که به روز سیزده‌ی فروردین ما بسیار نزدیک است(هر چهار سال یک بار سیزده‌ی فروردین و اول آوریل برابر می ‌شوند و در بقیه سالها فقط یک روز با هم فاصله دارند) این رسم را دارند. بطوری که یک سال در روز اول آ وریل ، رادیو فرانسه در اخبار ساعت هفت صبح اعلام نمود که امروز برج ایفل خراب خواهد شد. با شنیدن این خبر عده‌ی زیادی حیران و هیجان زده به محل برج رفتند و در آن جا با اعلامیه‌ی دروغ اول آوریل روبرو شدند.

پایه و اساس نحس شمردن روز سیزده یا عدد سیزده چیست و این اندیشه از چه فرهنگ و تمدنی نشات گرفته است ؟

در پاسخ به این پرسش ،گفته می شود که تمدن غرب و پیروان دین مسیح بر این عقیده اند که سیزدهمین فرد از حواریون حضرت مسیح که یهودا نام داشته ، عامل شناساندن حضرت مسیح به دشمنان او و در نتیجه باعث به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح شده و بر اساس این تفکر ، عدد سیزده در تمدن غرب نحس شمرده می شود . و به نظر می رسد که ایده ی نامبارک بودن عدد سیزده در بین بعضی از ایرانیان، از این اندیشه ی غربی نشات گرفته باشد.

از طرف دیگر باید گفت که فرهنگ نحس شمردن روز سیزده ریشه ی عربی داشته و پس از حمله ی تازیان به ایران ،در بین بعضی از ایرانیان رواج پیدا کرده است . بدین معنی که اعراب هفت روز در هر ماه را نحس می دانستند و سیزدهم هم جز این روزها بوده است .

تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی در مورد عدد سیزده وجود دارد «بد قلق» بودن عدد۱۳ به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.

 

 

اسامی روزهای ماههای شمسی بر مبنای گاهنامه ایران باستان:

روز اول = هورمزد

روز دوم = وهمن(بهمن)

روز سوم=اردیبهشت

روز چهارم=شهریور

روز پنجم=سپندارمز(اسفند)

روز ششم=خورداد

روز هفتم=امرداد

روز هشتم=دی / آذر(دی به آذر)

روز نهم =آذر

روز دهم=آبان

روز یازدهم = خورشید

روز دوازدهم =ماه

روز سیزدهم= تیر

روز چهاردهم = گوش

روز پانزدهم= دی / مهر(دی به مهر)

روز شانزدهم = مهر

روز هفدهم =سروش

روز هجدهم=رشن

روز نوزدهم=فروردین

روز بیستم = ورهرام

روز بیست و یکم=رام

روز بیست و دوم=باد

روز بیست و سوم=دی / دین (دی به دین)

روز بیست و چهارم=دین

روز بیست و پنجم = ارد

روز بیست و ششم=اشتاد

روز بیست و هفتم=آسمان

روز بیست و هشتم = ذامیاد

روز بیست و نهم = مار اسپند

روز سی ام = انارام

در پایان نکته شایان ذکر اینکه :

سیزده‌بدرِ روزی برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن است بنابراین مواظب باشیم روز ویرانی و تباهی طبیعت نگردد



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->


دختران مهربان کلاس من
نویسنده :
سیده زینب
تاریخ :
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:,
زمان :
11:33


دختران سوم دبیرستان مدرسه ی عترت همه با محبت و مهربان هستند وباهم رقابت درسی شدید ولی باهمدیگر دوست هستیم و همدیگر را خیلی دوست داریم برای همشون آرزوی موفقیت میکنم مخصوصا برای پگاه و فاطمه 

در زنگ بیکاری که داریم یک برنامه ی غذا میزاریم مثلا در زنگ بیکاری هفته قبل همه ی بچه ها پفک و تخمه و میوه وکیک آوردند وبا خنده و قصه گفتن وقت خوبی داشتیم اما در کنار این زنگ ها درس هایمان را خیلی خیلی خوب میخنویم و کلاس زرنگ وباهوش داریم همراه دانش آموزان با مرام و خوب داریم

 

                                                                                             دانش آموز سوم دبیرستان عترت



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->


چهارشنبه سوری
نویسنده :
سیده زینب
تاریخ :
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:,
زمان :
10:39


چهارشنبه سوري

چهارشنبه سوري جشن چهارشنبه سوری به همراه ديگر آيين آن با گوناگوني و زیبایي بسيار و آواز و ترانه های شادی بخش و بزم و پایکوبی در همه سرزمین ایران بزرگ از چند هزار کیلومتری کردستان تا چین برگزار می شود. گستره برگزاری این جشن، نشان از شكوه و پايندگي فرهنگ كهن اين بوم دارد.

« واژه جشن از کلمه « یسنه» آمده که ریشه اوستایی دارد و به معنی ستایش کردن است . بنابراین معنی واژه جشن، ستایش و پرستش است . هدف از برگزاری جشن ها در ایران باستان ، ستایش پرودگار ، گردهمایی مردم، سرور و شادی، داد و دهش و بخشش به بینوایان و زیردستان بوده است».

سور (sur ) واژه ای پهلوی است که به معنای : مهمانی، بزم، جشن، جشن عروسی آمده است. و " سوری" نیز به معنای : گل سرخ رنگ، رنگ سرخ ، شادی و چیزی که به رنگ سرخ باشد مورد استفاده قرا گرفته است. پس چها رشنبه سوری را می توان یک جشن و شادی دانست که با سرخی همراه است و این سرخی همان آتش است. اما اگر بپذیریم که چهارشنبه سوری همان جشن سوری است و جشن سوری به معنای ستایش آتش؛ نباید این ترکیب ما را به اشتباه بیاندازد که مردم آتش را به عنوان خدا ستایش می کردند. همانطور که پیش تر گفته شد هر چیز خوبی به خدا نسبت داده می شود و دراین میان روشنایی آتش که مهم ترین نقش را در زندگی بشر بازی می کند ، نشانی از حضور خداوند است. اگر بخواهیم برای این نوع ستایش مثالی ذکر کنیم می توان به ستایش کعبه که قبله مسلمانان است اشاره کرد. آیا مسلمانان در کعبه به ستایش سنگ می پردازند یا به ستایش خداوند؟. بدون شک کعبه مکانی روحانی است که انسان را به یاد خدا می اندازد و انسانی که به سوی آن سجده می کند، نه برای سنگ که برای بزرگی خداوند به خاک افتاده است . توجه به آتش و احترام به آن نیز برای انسان ایران باستان چنین بوده است و هم اکنون نیز در بسیاری از ادیان ، روشن کردن آتش پیش از نیایش مرسوم است که می توان برای مثال به « روشن کردن شمع» در مکان های مقدس اشاره کرد. پس جشن سوری یا چهارشنبه سوری مراسمی است که مردم در کنار آتش به شادی می پردازند و این شادی نوعی ستایش و سپاس از خداوند است که با پایان دادن به زمستان و تولد بهار و سبزی به آنها زندگی تازه می بخشد.


 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->


عید نوروز
نویسنده :
سیده زینب
تاریخ :
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:,
زمان :
10:23


 



 

در‌مورد بنياد جشن نوروز مطالب بيشماري بيان شده كه در اين‌جا نمونه‌هايي از آنها را ذكر مي‌نماييم.
1. در روايات زرتشتي و بيشتر نويسندگان ايراني و عرب و شاعران از‌جمله فردوسي، بنياد آن را به جمشيد پادشاه پيشدادي نسبت مي‌دهند و مي‌گويند: جمشيد شاه تختي بساخت كه ديوان آن‌را بدوش گرفته به هوا بردند و به يك روزه از كوه دماوند به بابل فرود آوردند، مردم با مشاهده اين عمل در شگفت شدند و آن روز خاص را نوروز خواندند.
فردوسي مي‌گويد:

چـو خــورشيــد تـابـان ميــان هــوا
نشستــه برو شــــاه فـــرمـــــانـــروا
جهـــان انجمن شــد بر آن تخت او
شــگفتي فــرو مــانــده از بخت او
بــه جمشيــد بر گــوهـر افشـانـدنـد
مرآن روز راروز نوروز خــوانــدنــد
ســر ســال نـو هـرمـز فــــروديـــن
بر آســـوده از رنـــج روي زميـــن
بـــزرگان به شـــادي بيـــاراستنـــد
مـي و جـام و رامشگـران خواستنـد
چنيــن جــشن فــرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان يادگار(1)


2. حكيم عمر خيام در نوروزنامه راجع به جشن نوروز مي‌گويد:
از آن بوده است كه آفتاب در هر 365 شبانه‌روز و ربعي به اول دقيقه حمل بازآيد و چون جمشيد از آن آگاهي يافت آن را نوروز نام نهاده پس از آن پادشاهان و ديگر مردمان به او اقتدا كردند و آن روز را جشن گرفتند و به جهانيان خبر دادند تا همگان آن را بدانند وآن تاريخ را نگاهدارند و بر پادشاهان واجب است كه آيين و جشن و رسم ملوك را به‌جاي آرند. از بهر مباركي و خرمي‌كردن در اول سال هر‌كسي در نوروز جشن كند تا نوروز ديگر عمر در شادي گذراندند.

3. اين فصل «فروردگان» است كه جشن‌آوري اجداد و نياكان بود و چنان مي‌پنداشتند كه در پنج شب متوالي، ارواح طيبه مردگان، براي ديدار وضع زندگي و احوال باز ماندگان به زمين فرود آمده و در خانه و آشيانه خويش مشغول تماشا و سركشي مي‌شوند، اگر خانه تميز و پاك بود، ارواح مسرور بر مي‌گردند، اما در غير اين صورت، آنان غمگين و ناراحت بر‌مي‌گردند.
4. روايتي ديگر مي‌گويد كه نيشكر را جمشيد(2)، در اين روز پيدا كرد و مردم از كشف و خاصيت آن متحير شدند. سپس جمشيد دستور داد تا از شهد آن شكر ساختند و به مردم هديه دادند. آن روز را «نوروز» ناميدند.
5. مي‌گويند: اهريمن، بلاي خشكسالي و قحطي را بر كره زمين فرو نشانيد، اما جمشيد به جنگ با اهريمن پرداخت وعاقبت اورا شكست داد. آن‌گاه خشكسالي و قحطي را از ريشه خشكانيد و به زمين باز گشت. با بازگشت وي، درختان و هرنهال و چوب خشكي سبز شد. بسا مردم اين روز را «نوروز» خواندند و هر كس به يمن و مباركي، در تشتي جو كاشت و اين رسم سبزي نشانيدن درايام نوروز از آن زمان تا به امروز باقي مانده است.
6. بيروني در آثار الباقيه‌(3) مي‌نويسد: «از آداب جشن نوروز اين بود كه در صحن هر‌خانه به هفت ستون، هفت رقم از غلات مي‌كاشتند و هر‌يك از آنها كه بهتر مي‌روييد، دليل ترقي و خوبي آن نوع غله مي‌دانستند».
در المحاسن و الاضداد نوشته شده: «بيست و پنج روز قبل از نوروز در صحن كاخ سلطنتي، دوازده ستون از خشت خام برپا مي‌شد كه بر هر‌يك از آنها يكي از حبوبات را مي‌كاشتند و آنها را نمي‌چيدند مگر با نغمه‌سرايي و خواندن آواز. در ششمين روز نوروز اين حبوب را مي‌كندند و در مجلس پراكنده مي‌نمودند وتا شانزدهم فروردين كه مهر روز نام دارد آن را جمع نمي‌كردند(4).


تقسيم روزهاي ماه فروردين:

در عهد باستان مراسم جشن نوروز به مدت 21‌روز برگزار مي‌گرديد كه در هر روز برنامه‌يي خاص انجام مي‌گرفت.
1. از اول تا روز سوم براي ديد و بازديد خويشاوندان و بزرگان.
2. از روز سوم الي روز ششم فروردين، ديد و بازديد همگاني و برگزاري جشن رپيثون.
3. از روز ششم الي روز نهم، براي اجراي جشن خوردادگان.
4. از روز نهم الي سيزدهم، بار عام شاهي براي پذيرفتن عموم طبقات هر يك به‌نوبه خود بود.
5. ازروز سيزدهم الي روز نوزدهم، براي تفريحگاههاي خارج از شهر.
6. ازروز نوزدهم الي بيست و يكم، براي اجراي مراسم جشن فروردگان
7. روز بيست و يكم پايان جشن و مخصوص تفريح و گردش در خارج از شهر است(5).
در يك تقسيم‌بندي ديگر، فروردين به شش قسمت تقسيم مي‌گرديد:
1. پنج روز اول به پادشاه و اشراف مربوط بود و آنها جشن ويژه داشتند.
2. پنج روز دوم براي بخشش اموال ودريافت هداياي نوروزي از طرف پادشاه.
3. پنج روز سوم متعلق به خدمتگزاران بود.
4. چهارمين پنج روز به خواص تعلق داشت.
5. پنج روز پنجم به لشكريان.
6. ششمين قسمت پنج روزه به رعايا اختصاص داشت(6).
اين تقسيم‌بندي به قول جاحظ در المحاسن الاضد زمان جمشيد و به قول بيروني در آثارالباقيه بعد از جمشيد و بنا به نظر ذبيح‌الله صفا در زمان ساسانيان معمول بوده است.
نقسيم‌بندي ديگر هم وجود داشته است كه به نوروز خاصه و نوروز عامه تقسيم مي‌شده. پنج روز اول را نوروز عامه و بقيه روزهاي نوروز را نوروز خاصه مي‌گفتند.


:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->


صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
به وبلاگ من خوش امدید





ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 84
بازدید هفته : 95
بازدید ماه : 89
بازدید کل : 55833
تعداد مطالب : 55
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


Rima tools
تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به دختر مهربان مي باشد.
.:: This Template By : PayamBlog.Com -دانلود نرم افزار اندروید ::.

قالب وبلاگ

وی پی ان

دانلود kmplayer

قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

purchase vpn

بازی اندروید